کامیون حمل زباله

در حال چک کردن ایمیل های خونده نشدم بود که  پست مطلب :اصل 90 به 10 جالب به نظرم اومد , مطلب جالبی بود اززنگوله دات کام

تصادفا  یاهو ایملمم چک میکردم که به مطلب مشابه ای برخوردم با عنوان کامیون حمل زباله که عینا همین مطلب آورده میشه

کامیون حمل زباله

روزی من با یک تاکسی به فرودگاه مي رفتم. ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان یک ماشین درست

در جلوی ما از جای پارک بیرون پرید. راننده تاکسی ام محکم ترمز گرفت. ماشین سر خورد، و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتر از ماشین دیگر متوقف شد!

راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان برگرداند و شروع کرد به ما فریاد زدن. راننده تاکسی ام فقط لبخند زد و برای آن شخص

دست تکان داد. و منظورم این است که او واقعاً دوستانه برخورد کرد.

بنابراین پرسیدم: ((چرا شما تنها آن رفتار را کردید؟ آن شخص نزدیک بود ماشین تان را از بین ببرد و ما رابه بیمارستان

بفرستد!)) در آن هنگام بود که راننده تاکسی ام درسی را به من داد که اینک به آن می گویم:

((قانون کامیون حمل زباله.)) او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون های حمل زباله هستند.

آنها سرشار از آشغال،  ناکامی،  خشم، و ناامیدی در اطراف می گردند. وقتی آشغال در اعماق وجودشان

تلنبار می شود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند.

به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان بدهید، برایشان آرزوی خیر بکنید، و بروید.

آشغال های آنها را نگیرید و پخش کنید به افراد دیگر ی در سرکار، در منزل، یا توی خیابان ها.

حرف آخر این است که افراد موفق اجازه نمی دهند که کامیون های آشغال روزشان را بگیرند و خراب کنند.

زندگی خیلی کوتاه است که صبح با تأسف ها از خواب برخیزید، از این رو….. ((افرادی را که با شما خوب

رفتار می کنند دوست داشته باشید. برای آنهایی که رفتار مناسبی ندارند دعا کنید.))

زندگی ده درصد چیزی است که شما می سازید و نود درصد نحوه برداشت شماست.

Comments (1)

جنبش سبز یک جنبش واقعگراست

یکی از مناسبتهایی که مردم و جنبش سبز حساب ویژه ای روی آن باز کرده بود 22

بهمن بود,تقریبا مدت زمان زیادی در دنیای مجازی صرف بحث و گفتگو در مورد

حضور در این روز شده بود.

اگر نگاهی خلاصه وار و جزئی به مطالب منتشر شده ی مربوط به 22 بهمن در غالب

وبلاگها و سایتهای تحلیلی و خبری جنبش بیا ندازیم بحث اغلب این مطالب فقط

حضور در این روز بوده و خبری از نحوه ی چگونگی حضور و یا سازماندهی

حاضران جنبش سبز در این روز نیست,ما برای این روز مهم برنامه ی از قبل تنظیم

شده ای نداشتیم,هیچ سیاستی که وجود جنبش سبز در این روز مهم را به نسبت

مناسبتهای قبلی بیشتر نشان دهد اتخاذ نشده بود,تعداد کثیری از افرادی که در

میدان آزادی تهران حضور داشتند از اعضای جنبش سبز بود اما به دلیل عدم

وجود یک برنامه ی مشخص و قابل اعتنا این حضور فوق العاده  تقریبا

بی ثمر ماند.

تعداد حاضران به اندازه ای بود که نیروهای ضد شورش , بسیجی ,انتظامی و

… چهره ی تهران را به یک پادگان نظامی  تغییر داده بودند حضور این  مقدار این نیرو

در این 31 سال بی سابقه بوده,حداقل نتیجه ی این حضور ترس فراوان

حکومت بود اما به دلیل بی برنامه بودن جنبش قدر این حضور دانسته نشد.

افراد زیادی بعد از این روز بر طبل شکست زدند وشروع به خواندن سرود

شکست کردند , ساده انگاریست اگر فکر کنیم ریشه های گندیده ی رژیمی که

سالهاست به اسم دین و اسلام از هیچ فسادی روی برگردان نبوده اند را در 8 ماه

می توان نابود کرد اما این قانع کننده نیست که از 22 بهمن اینگونه و بدون نقد

عبور کنیم.

باید قبول کنیم رهبر و رهبران جنبش سبز می بایست برای چنین موارد با اهمیتی

برنامه ی از قبل مشخص شده ای ارائه بدهند و صرفا به اعلام حضور کفایت نکنند.

با تمام احترامی که برای خاتمی و همینطور شیخ شجاعمان کروبی قائلیم  اما

میر حسین موسوی بنا به دلایلی که همه میدانیم رهبری جنبش سبز را بعهده دارد و

رهبری تنها به اعلام بیانیه های هوشمندانه و اعلام مواضع نیست,میر حسین

مسئولیت جنبش سبز را بعهده دارد پس وظیفه دارد برای این روزهای مهم برنامه ای

داشته باشد و جنبش اعتراضی مردم را سازماندهی کند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

نوشتن دیدگاه

22 بهمن روز واقعه

قدیم تر ها با رسیدن دهه ی فجر و مراسم این دهه اغلب یاد آهنگهای انقلابی که از رادیو و تلویزیون پخش می شد ,یاد تصاویر برگشتن شخصی که باعث و بانی یه انقلاب بزرگ لقب گرفت می افتادم,یاد بیرون انداختن کسی که باعث و بانی همه مشکلات یک ممکلت لقب گرفته بود , یاد تعطیلی مدارس و به اجبار به راهپیمائی بردن و فرار کردن از راهپیمائی با هزار مکافات میوفتم.

همیشه این جملات توی تلویزیون , توی صجبتهای بزرگترا , توی روزنامه ها تکرار می شد , انقلابی که انجام شد به این دلیل بوده که شخصی جائر و فاسد , رژیم جائر و فاسد و ساختار جائر و فاسدی وجود داشته که ناگزیر باید سرنگون میشده.

توی فکرم همیشه این سوال برام وجود داشته که قاعدتا باید نظامی که بعد از نظام سابق بوجود اومده بعد از طی کردن این زمان طولانی می بایست تفاوتهای چشم گیری داشته باشه.

روزهای زیادی سپری شد و متوجه واقعیتهای خیلی زیادی شدیم.مقایاسهای  نسبتا زیادی از جمله وضعیت اقتصادی, اجتماعی , حقوق شهروندی و … بررسی شدند اما در هیچ کدام نه تنها پیشرفت دیده نمیشه بلکه بعضا پسرفتهای زیادی به قوع پیوسته.

واژه ی انقلاب به تنهائی معنای بارز و مسلمی داره و به نظر نمیرسه نیازی به تفسیر داشته باشه.اما وقتی این انقلاب , انقلاب اسلامی ایران باشه می تونه شک زیادی بوجود بیاره  شک در مورد این مسئله که چه نیازی برای به وقوع پیوستن این انقلاب بوده؟شک در مورد این مسئله که آیا انقلاب واقعا برای به دست آوردن اهداف مسلم و تغییر دادن ساختار فاسد سابق بوده؟رژیم سابق متهم به انواع و اقسام فسدها شد ولی سوالی که میتونه مطرح بشه اینه که آیا اتفاقاتی که در حال حاضر انجام شده و همچنان در شرف انجامه بدتر از رژیم منحوس قبلی نیست؟

بعضا از زبان کسانی که ید طولانی در زندانهای خوفناک آن زمان اتفاقات دردناکی شنیده میشود ولی آیا میتوان حتی مقایسه ای داشته باشیم با آنچه که ما اکنون در حال مشاهده آن هستیم؟آقا واقعا انقلاب شد که بعد از 30 و اندی به این نقطه برسیم؟

انقلاب به این دلیل نبود که دیکتاتور برود و دیکتاتور دیگری جای وی را بگیرد.انقلاب به این دلیل نبود که نظام دیکتاتوری جایش را به یک نظام دیکتاتور دیگر بدهد

فساد و ظلم ظرف این 30 سال کم نبوده ولی تحت هیچ شرایطی قابل قیاس با همه ی اتفاقات این 7ماه و 28 روز نیست.روز به روز عمق نفرت مردم از این رژیم یکپارچه دروغ بیشتر میشه.اگر تا قبل از این اتفاقات زمزمه ی نابودی و سرنگونیه رژیم بین مردم تنها امید کوچکی بود اما اکنون  قطعیت این مسئله بحث اصلی بین مردمه.

اشتباه بزرگ رژیم ساده انگاریدن مردم و خواسته هاشون بوده.اشتباه بزرگترش ترساندن مردمی بود که دست خالی جلوی سپاهی و بسیجی تا دندان مسلح 7 ماه و 28 روز در حال مقاومته.ندانم کاری بزرگ این رژیم وقتی  بود که توانایی فهمین و شناختن مردم را نداشت,توانائی درک این مسئله را نداشت  و ندارد ,نمی فهمد مردمی که با این شرایط بازهم به خیابان می آیند دست از جانشان شسته اند.قدرت درک این مسئله را ندارد نمی فهمد این مردم جانشان به لبشان رسیده .

7 ماه و 28 روزی که گذشت رژیم سعی کرد با ایجاد جو ارعاب و ترس با رسانه ی میلیش با دروغ پردازی های مداوم مردم داغدیده را مایوس و نا امید کنه اما اینگونه نشد  

 جوی که در حال حاضر در حال سپری شدن شاهدیم امید ملت رنجدیده ی رو تداعی مکینه که چیزی برای از دست دادن ندارند

22 بهمن روز امید یک ملته 22 بهمن روز واقعه ی یک ملت رنج کشیده ی داغدارست.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

Comments (2)

آقای مطهری شما بگوئید!

آقای مطهری,فرزند برومند شهید مرتضی مطهری !

شما بگوئید ما و سران به قول شما و هم فکرانتان, فتنه برای پس گرفتن رای هایمان

چه باید میکردیم که این به قول شما و همفکرانتان فتنه بوجود نمی آمد؟

شما گفته اید در کنار سران جنبش سبز احمدی نژاد و دوستان نزدیکش در

 این مناقشه  شریک بوده اند,هیچ کاری هم به این مسئله نداریم که به احمدی نژاد و

 دوستانش نیز فتنه گر گفته اید و آنان رو نیز در اتفاقات 7 ماه اخیر سهیم دانسته اید

,چه بسا این حرفها را نه برای دلخوشی ما ها که شاید برای کمی آرام

کردن نظامی زده باشید که در باتلاق خود ساخته دست و پا میزند.

آقای مطهری شما بگوئید ما و سران به قول شما فتنه  چه باید می کردیم؟نکند انتظار

 داشتید جمع می شدیم و عدل از جناب رهبر می ستادیم؟همان رهبری

 که از فرط حلیم به دیگ سقوط کرد و بسیار زودتر از فقهای شورای به اصطلاح

نگهبان قانون اساسی به احمدی نژاد تبریک گفت؟!

آقای مطهری شما بگوئید ما و سران به قول شما فتنه چه باید می کردیم؟شاید انتظار

داشتید میر حسین و کروبی به نمایندگی از طرفدارانشان راه حل سکوت

پیشه کرده و نتایج مضحک انتخابات را تائید می کردند؟

شما کدام دادگاه , کدام هیئت منصفه ی عادلی را به ما معرفی میکنید؟

یا شاید  هم شما نیز همچون رهبرتان میخوائید بگوئید تقلبی در کار نبوده است؟

آقای مطهری شک نکنید در قبال تک تک مواضعی که اعلام میکنید زمانی بسیار

 نزدیک می بایست پاسخگو باشید , درست است که شما ارتباط و نزدیکی

 با دولت کودتا ندارید چه بسا بار ها هم مورد شماتت همین گروه قرار گرفته اید

 اما فتنه گر خطاب دادن  سران جنبش به هیچ وجه سخن سنجیده ای به نظر

 نمیرسد!!

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

نوشتن دیدگاه

آری ما محاربیم

mohareb.jpg
نام طراح لوگو را نمیدانم,از فیس بوک دوستان برداشته شده
 

بعد از شش ماه و اندی و بعد از عاشورای خونین و بعد از وقایع هولناکی که

 

در این روز اتفاق افتاد بالا نشینان نظام که گویا شروع به خود زنی کرده اند

 

به فکر ارعاب آن هم با محارب خواندن و حکم اعدام افتاده اند. 

 

مشخص نیست عقلا و سرکردگان این ایده با توجه به کدام اساس و بنیانی به

 

این نتیجه رسیده اند  که با چنین حیله ای میتوانند مخالفان را آرام کنند. 

 

شما ها که هر کاری که شدنی بوده انجام داده اید,مگر تا همین الان کم آدم به

 

سینه ی قبرستان فرستاده اید؟

 

مگر تا همین الان کم خانواده ای را داغدار کرده اید؟چرا انتظار دارید از این

 

شیوه های ارعاب سودی ببرید؟

 

 آری ما محاربیم ,ما با افتخار محاربیم , ما محاربیم چون ترسی از کشته شدن

 

در راه آزادی ایران نداریم,ما محاربیم چون آزاده ایم,ما محاربیم چون حق با

 

ماست,ما محاربیم چون از حقمان کوتاه  نمی آئیم,آری ما با افتخار محاربیم. 

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

Comments (7)

بازی خطرناک احمدی نژاد

به نظر میرسه تمام اتفاقاتی که از ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد شروع شد از یک خط منظم پیروی میکنه و برای نیل به یک هدف مشخص تلاش فراوانی میکنه.

تا قبل از آخرین انتخابات و  در 4 سال قبلی,اگر از دو بعد داخل و خارج بررسی نسبتا کوتاهی به اطرافمون داشته باشه باشم در داخل در اکثر موارد اعم از اقتصاد, فرهنگ, امنیت,آموزش و … , به گونه ای مفتضح  شرایط اسفباری رو تجربه میکردیم.

در خارج شرایط  وخیم بود اما ابعاد در داخل چیز دیگه ای بود بی توجه های مکرر احمدی نژاد به این حوزه روز به روز بیشتر خطر آفرین بود                                               

تا اینکه به انتخابات رسیدیم,بی مبالاتی های احمدی نژاد و اطرافیان وی چندی قبل شروع شده بود از دخالت نهادی انتظامی و سپاهی گرفته تا دخالت های آشکار دبیر شورای نگهبان و صدا و سیما.

روند این بی خردیها با اعلام تبریک خامنه ای به احمدی نژاد قبل از تایید شورای نگهبان ادامه پیدا کرد.

تقلب در انتخابات میتونست به شکل دیگه ای انجام بشه و معترضی رو به خیابانها نیاره اما نحوه ی فعالبت احمدی نژاد و دارو دسته اش برگه خیلی برنده ای رو نصیب مردم کرد در حالی که میشید جلوی این کارو راحت گرفت

اوضاع داخل بعد از انتخابات تا کنون هنوز روی آرام به خود نگرفته.احمدی نژاد میتونست با موضع گیری های به مراتب آرامتر اوضاع رو آرام کنه اما نکرد,از خس و خاشاک نامیدن مردم گرفته تا… .

در دادگاه  متهمان بعد از انتخابات شرایط بسیار مضحکی بوجود میاد و بدون حضور وکیل  دادگاهی علنی  برگذار میشه و در جواب در دادگاهی غیر علنی حکم ها قرائت میشه و نفرت مردم رو بیشتر میکنه.                                                                                                                                                                                                     احمدی نژاد با ادامه دادن به سفرهای استانیش بازم به گونه ای مشهود مشروعیت خودش رو زیر سوال میبره و تعداد خیلی کمی به پیشوازش میرن(تبریز و اصفهان).                  

 در جریان تجاوز و شکنجه ی بازداشتیها صدا و سیما با بی خردی کامل شعور مردم رو به بازی میگره مشتی  چرندیات نثارشون میکنه.                                                تظاهرات به تظاهرات,مراسم به مراسم به شدت و جمعیبت مخالفات دولت و نظام افزوده میشه اما بازم کار خاصی برای آرام تر کردن شرایط انجام نمیشه. 

در یک بازی  مضحک و ساختگی عکس امام خمینی پاره میشه بدون اینکه بطور قطع از عامل این کار تصویر واضحی مشخص باشه و صدای کوچک و بزرگشون در میاد که ای وای امام عکسش پاره شد.در حالی که بارها عکس خامنه ای پاره لگد مال و حتی به آتش کشیده شده بود اما کوچکترین صدایی از کسی بلند نشد.                                            

 بو دار بودن این داستان کاملا مبرهن بود و تنها نتیجه ای که شامل حال دولت و نظام شد به خیابان کشاندن عده ای قلیل از مردم بود که آنهم با تبلیغات بسیار وسیع صدا و سیما و تریبون نماز جمعه و روزنامه های دولت میسر شد و چیزی جز آبرو ریزی برای احمدی نژاد و اطرافیانش نداشت.

در تمام مناسبتهای بین المللی که احمدی نژاد حضور پیدا کرد حجم بسیار وسیعی از مردم مخالف دولت رو در محل نزدیک سخنرانی شاهد بودیم و همینطور ترک جلسه ی اکثر سران دنبا  در سازمان ملل و بازهم آبرو ریزی نصیب ایران شد

در خارج  به اجماع غرب و آمریکا باید ورود چین و روسیه هم اضافه کرد که نتیجه اش افزایش فشارهای روز افزون و محتمل تر شدن تحریمهایی است که کمر شکن بودنشون در سری قبلی  تحریمها اوضاع بد اقتصاد رو بدتر کرده بود . در حوزه ی امنیت هم بحث همیشگیه جنگ ,چرندیات حذف کردن اسرائیل و تهدیدات غرب و آمریکا  پیرامون موضع غنی سازی اوضاع رو افتضاح تر کرده.

اتفاقات خیلی زیادی در مدت زمانی کهجود احمدی نژاد در راس امور کشور بوده رخ داده که اکثر قریب به اتفاق آنها میتونست اتفاق نیوفته,اما چرا؟احمدی نژاد دنبال چیه؟هدف احمدی نژاد چیه؟ بی بها کردن دین؟نابود کردن نظام,کشور؟!

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

نوشتن دیدگاه

13آبان و نتیجه گیری های آن

13 آبان جالبی بود و البته تاسف انگیز برای جمهوری اسلامی

نتیجه گیری های خیلی خوبی میشه از این روز گرفت

به شخصه جز کسانی بودم که با دیده ی تردید به 13 آبان نگاه میکردم اما اتفاقاتی افتاد که بعد از  اون همه ی شکم رو نابود کرد

روز قدس با همه ی بزرگیش مقابل 13 آبان بد جور کوچیک شد

روز قدس موسوی راست راست راه می رفت اما توی 13 آبان این خبرا نبود!

 روز قدس اینترنت مشکلی نداشت اما 13 آبان گویا یه خبرائی بود!

روز قدس خبری از این همه نیروی امنیتی نبود کجا این تعداد لباس شخصی توی خیابانها حضور داشتن!؟؟!

خیلی راحت میشه نتیجه گیری کرد رژیم دچار ترس وافر شده البته از حضور مردم

روز خیلی کثیفی رو سپری کرد این رژیم,بر اساس کدوم قانون , بر اساس کدوم دین و شرع یه شخص به خودش اجازه میده به یه آدم بی دفاع اونم یه زن اینجوری حمله ور بشه؟

از طرفی توی بوق و کرنا میکنن که جنبش سبز در اقلیت به سر میبره از طرفی از ترس اینجوری با این گستردگی به جان  و مال و ناموس مردم افتادن , اما تا کی؟!

از طرفی مدام از کم شدن جنبه ی مردمی جنبش سبز میزنن از طرفی فشارو چندین برابر میکنن؟

تحلیل خیلی ساده و پیش پا افتاده این مسائل می تونه کار هر آدم معمولی باشه
چه دردی رو از دردتاتون دوا میکنه آخه این همه دروغ؟

آبروئی برای نظام و شخص اول رژیم,رهبری باقی نمونده

این روزا کمتر کسی رو میشه پیدا کرد که  برای دین تقلبیشون ارزشی قائل باشه

این فشارها اگه قرار بود جواب بده تا حالا داده بود
کمتر از یه ماهه دیگه به 16 آذر باقی مونده بعدشم که ایام محرمه با یکم تاخیر ایام و مناسبتهای 22 بهمن رو داریم

سبزها ایستاده اند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

Comments (5)

چیدن پازل سبز!(قسمت اول)

چند وقت پیش بود داشتم یکی از آهنگهای قدیمی علیرضا عصار گوش می دادم قسمتی از متن این شعر این بود: مسلمانان مسلمانان ,مسلمانی ز سر گیرید که کفر ز شرم یار من مسلمان وار میاد
تا قبل از این اصلا بهش توجه نکرده بودم,هر چی بیشتر بهش توجه میکنم بیشتر در مورد شعر و معنی شعر به فکر فرو میرم,شباهت خیلی عجیبی به شرایط موجود داره,افراد و گروههای زیادی شامل حال این شعر هستن!
کسانی هیچ بوئی از دین و اسلام نبردند و صرفا دنبال قدرت و ثروت هستن بیشتر از اونائی که بی ادعا از جون و دلشون مایه گذاشتن ادعای دفاع از دین و اسلام و ارزشها دارن.
خیلی راحت میتونیم با پیگیری سابقه ی افراد یه جستجوی کامل داشته باشم تا به جایگاه و حسن اونا برسیم
هر چی بیشتر این افراد در معرض دور شدن از جایگاهی که دارن (اعم قدرت یا ثروت)(قضاوت در مورد مشروع و یا غیر مشروع بودنش رو میزاریم برای یه آینده خیلی نزدیک!)قرار می گیرند بیشتر سر و صداشو ن در میاد.
روز قدس با تمام مسائل جانبیش تمام شد,صدای خیلی از اون به اصطلاح آقایون نگران دین و اسلام زمین و زمان رو کر کرد اما راه به جائی نبردند و صداهای خیلی واضح اکثریت مردم رو شنیدند.
صدای خیلی رو هم نشنیدیم که میزاریم پایه این مسئله که لابد احساس خطری نکرده بودند!
اما انگار تغییرات 13 آبان کم کم خودش رو داره نشون میده
جنتی (از اینکه از الفاظ آقا و آیت الله قابل استفاده در مورد این شخصیت نیستند پوزش میطلبم) در خطبه های نماز جمعه ی هفته ای که گذشت به تندی خواستار برخورد با اشخاصی شد که قصد دارن اعتراض خودشون رو توی این روز هم ادامه بدن, یکی استدلال های ایشون هم این بوده که معترضان شعارهای آمریکا و اسرائیل شاد کن سر میدهند و طبیعتاً برای دین و اسلام و نظام مضر هستند.
اصلا کاری به این مسئله نداریم که این مملکت یک قوه ای داره به اسم قوه ی قضائیه و طبیعتاً وظیفه ی این مرجع هست که اینچنین مسائلی رو دنبال کنه نه شخصی که به هیچ وجه صلاحیت اظهار نظر در مورد مسائل حقوقی و قضائی رو نداره(چه بسا کسی هم انتظار استقلال این قوه ی قضائیه رو نداره!).
جنتی , اژه ای , دری و … جز اون به اصطلاح حاکمان شرعی بودند و هستند که به دستور اونها سعید امامی ها دست به اعدام های خاموش میزدند!
جنتی چه سابقه ای در دفاع از دین و اسلام داره؟جنتی کجا و کی ثابت کرده برای این دین و اسلام زحمت کشیده؟جنتی کدوم سرمایه اش رو بخاطر دین و اسلام داده که این طوری زجه و ناله سر میده؟
اینجاست که منطق میگه احتمال داره یه جا هائی کار بلنگه!احتمال داره جنتی چیزی داشته باشه که بابت از دست دادنش دچار ترس و دلهره شده.(که از قضا این ترس و رعب در رابطه با روز قدس نمود پیدا نکرده بود!)

با این وجود من به شخصه از جنتی بابت این تبلیغات کشوری برای 13 آبان عمیقا تشکر میکنم ,به قول یکی از دوستان بلاگرمون اگه این عمل تبدیل به بولتن بشه و به ائمه ی سراسر کشور ارسال کنن تا اونا هم یه همچنین کاری کنن ما بیشتر هم تشکر میکنیم!

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

Comments (13)

داستان نوری زاد و …

به هیچ وجه قصدم از نوشتن این مقاله دفاع از شخصیت آقای نوری زاد نیست ,هدف اصلی نگارش این متن فقط پرداختن به مسائلی است که بعد از نوشتن نامه وی به رهبری بوجود آمد…
ما ایرانیها بعضا اخلاقای عجیب و غریبی داریم
به شخصی تعلق خاطر داریم
حالا به هر دلیل,سیاسی با غیر سیاسی,همسو بودن با نظرات و اعقایدمون و …
کارُ به جائی میرسونیم که اون فردُ تا بالاترین حد ممکنه بالا میبریم و ازش یه بت میسازیم
کارُ به جائی میرسونیم که اون فردُ معیار خیلی از مسائلمون میکنیم
این پله پله بالا رفتن ادامه داره تا اینکه اون فرد دیگه باب میل ما رفتار نمیکنه,اونجوری که ما دوست داریم صحبت نمیکنه
وای از اون روز
انواع و اقسام اتهاماتُ نصیبش میکنیم چرا که دیگه مثل ما نیست,چرا که دیگه راهش از ما جدا شده
برایه اون فرد تا روزی ارزش و احترام قائلیم که فکراش همسو با تفکرات ما باشه و بس
داستانی که برای نوری زاد پیش اومده یکی از داستانهای مشابه این مقالست
ماجرا از روزی شروع شد که نوری زاد نامه ای به رهبری مینویسه
نوری زاد عضو انجمن قلم ایران,سازنده تعدادی فیلم و مستند در باب مسائل مورد نظر همین آقایانی که الان هیچ ابایی از زدن هر اتهام درست و نادرستی ندارند
کارگردان فیلم پروانه ها نمی نویسند شخصی بود که به خاطر ساخت این مجموعه و مجموعه هائی از این دست همواره مورد تحسین همفکران سابق خود بود
نوری زاد شخصی بوده که شاید هیچ کس به اندازه ی او در جانبداری از رهبری مطلب ننوشته و فیلم مستند نساخته(نقل به مضمون)
اما حالا چه اتفاقی افتاده که تبدیل به منافق بریده شده
چون دیگر آنطور که دلشان میخواهد نیست
چون نوری زاد نتوانسته مثل سایر دوستان سابق خود حیقیقت را نادیده بگیرد
چون نوری زاد مثل آنها آخرت خود را نفروخت…
پیشنهاد میکنم حتما نگاهی به نامه نوشته شده ی نوری زاد به رهبری بندازید…
جهت خوان نامه اینجا را کلیک کنید

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

Comments (5)

شروع حذف نحسی عدد 13

13 aban

آدمای خرافاتی اغلب به چشم یک عدد نحس در مورد 13 قضاوت میکنن

امّا واسه خیلیا(بخوانید اکثریت جامعه ی ابران)قراره تغییرات خیلی بزرگی انجام بشه

روز سیزدهم ماه آینده قراره اتفاق خیلی بزرگی روی بده

اما ایندفعه خبری از نحسی نیست,بر عکس قراره اتفاق خیلی مبارکی بیوفته

ماجرا از اونجا شروع شد که توی به ولایتی کدخدا تصمیم گرفت اداره ی همه چیزُ دست ملای روضه خون بسپاره

بزرگان و اهالی ده این قضیه رو قابل قبول نمیدونن و ده به هم میریزه و …

از قضا همه چیز دست به دست هم داده که این اعتراضات به روز 13 آبان برسه

از قرار معلوم اتفاقاتی که قراره توی این روز تجربه کنیم ابعاد خیلی بزرگتری داره

چند روز پیش بلاگی رو میخوندم,شخصی به اسم مهدی با ذلیلی و زبونی خاصی از نویسنده تمنا میکرد بلاگ تا فرادش حذف شده باشه(عجب!)گویا حتی فکر نویسنده هم بوده و ازش خواهش بسیار کرده که اگر میخواهی مشکلی برای خودت و خانواده ات درست بشه حتما این کارو بکنه (بخاطر خودش!)(عجب!)تهدیدات مضحکی کرده بود اما احتملا حواسش نبوده اگه قرار بر ترس بوده از اتفاقات قبلی باید این ترس کمکی به حالشون میکرد(وا عجبا!)(وا عجبا از روزی که بچه های تیم سایبر سپاه به این روز بیوفتن!)

جایه 13 آبان امنه امنه,یه جایی کنار 22 خرداد,25خرداد,روز قدس اما تفاوت خیلی بزرگ داره,13 آبان روز ماندن در خیابانهاست!!
13 aban

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: oyax :: Del.icio.us :: Stumble :: Friendfeed :: Twitthis :: Facebook :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

Comments (8)

Older Posts »